پایان ترم سه و..............
سلام هستی من امروز رفتی و به امید خدا ترم سوم از زبان رو امتحان دادی و بازم نمره کاملو گرفتی ظهر که اومدی خونه گفتی پنگولو ببینم بعد با هم زبان بخونیم اما اصلا این روزا یه جوری شدی خیلیییییییییییییی بی دقت و سر به هوا فکر کنم تب بهار و نزدیک شدن عید شما رو هم گرفته یه تیکه از مکالمه رو میگفتم شما هیییییییی همونو مثل طوطی میگفتی بدون اینکه اصلا متوجه بشی خلاصه جون مامان اعصابمو کلا به هم ریختی اخرم دیدم زل میزنی بهم و فقط نگام میکنی وقتی بابا اومد تا با هم برین واسه ازمون گفتم که هیچی یادت نیست اخر تصمیم بر این شد که بریم و بهشون بگیم که امروز واسه امتحان امادگی نداری کتابو دوباره اوردم دیدم از رو شکلا تند تند مکالمه هارو ...
نویسنده :
مامان چند تا فرشته
1:54